آغاز عصری نو؛ انفجاری همزمان در اتم و وجدان
در ماه می سال ۱۹۴۵، گروهی از دانشمندان در صحرای «آلماگوردو» نیومکزیکو مشغول آمادهسازی نخستین انفجار آزمایشی اتمی بودند. آنچه بعدها «آزمایش ترینیتی» نام گرفت که آغازی شد بر عصر اتم و همچنین لحظهای تاریخی که در آن مرز میان دانش و ویرانی، علم و اخلاق، هیجان کشف و عذاب وجدان، برای همیشه در هم شکست. مستند «ترینیتی» ساختهی مسعود کارگر و به تهیهکنندگی سید جمال عود سیمین، با نگاهی تحلیلی و چندلایه، تلاش میکند به این لحظهی تاریخی بازگردد و آن را از منظر علم، سیاست و وجدان بشری واکاوی کند.
انرژی هستهای؛ دو چهرهی متضاد
«ترینیتی» در آغاز، به سراغ مضرات انرژی هستهای میرود؛ از انفجارهای سهمگین در بیابانهای نوادا و اقیانوس آرام گرفته تا آثار مخرب تشعشعات بر محیط زیست و بدن انسان. تصاویر مستند و کمتر دیدهشدهای که برای اولینبار از حالت محرمانه خارج شدهاند، در این بخش مخاطب را با شکوه هولناک انفجارهای اتمی مواجه میکنند. در کنار آن، داستان غمانگیز «دختران رادیومی» که بر اثر تماس با مواد پرتوزا جان خود را با درد و رنج از دست دادند، تصویری عمیق از هزینه انسانی این فناوری ارائه میدهد.
اما مستند به همینجا بسنده نمیکند. در نیمه دوم، روایت بهسمت فواید انرژی هستهای تغییر مسیر میدهد: از کاربردهای صلحآمیز آن در پزشکی و انرژی، تا دسترسی کشورهایی چون ایران به فناوری هستهای. در این مسیر، «ترینیتی» بهصراحت دخالتهای سیاسی آمریکا و اسرائیل در پرونده هستهای ایران را نه بر پایهی ترس از بمب، بلکه بیم از پیشرفت علمی ایران تحلیل میکند.
اخلاق، دانش، سیاست؛ درگیریهای درون پروژه منهتن
یکی از بخشهای برجسته مستند، پرداخت به درگیریهای اخلاقی در میان دانشمندان پروژه منهتن است؛ جایی که امثال اوپنهایمر، میان لذت فتح علمی و دلهرهی پیامدهای آن، سرگرداناند. اوپنهایمر، این چهرهی نمادین، پس از انفجار اولین بمب، جملهای از بهاگاواد گیتا را زمزمه کرد:
«اکنون من مرگام؛ نابودگر جهانها».
مستند با نگاهی جزئینگر، تفاوت مواضع دانشمندانی چون اوپنهایمر با چهرههایی مثل ادوارد تلر را برجسته میکند؛ کسی که بعدها الهامبخش شخصیت دکتر استرنجلاو در فیلم کوبریک شد. این نگاه نشان میدهد که پروژه اتمی، تنها عرصهای برای رقابت علمی نبود، بلکه میدانی برای نبرد درونی انسان با مسئولیتهای اخلاقی خود نیز بهشمار میرفت.
چرا ایران؟ چرا اتم؟
مستند با طرح پرسشهایی بنیادین، مخاطب را به تأمل درباره انرژی هستهای در جهان معاصر دعوت میکند. چرا هیچ کشوری، حتی ژاپنی که در هیروشیما و ناکازاکی طعم مرگ اتمی را چشیده، از انرژی هستهای دست نمیکشد؟ چرا ایران با وجود همه فشارها، بر سر بهدست آوردن این انرژی ایستادگی میکند؟ آیا قرن جدید با اتم گره خورده، یا این فقط یک بازی سیاسی در عرصه بینالمللی، خصوصاً در خاورمیانه است؟
تصاویر و موسیقی؛ شکوه و هولناکی در کنار هم
آنچه «ترینیتی» را از مستندهای مشابه متمایز میکند، استفاده از تصاویر واقعی و تا پیش از این محرمانه است؛ تصاویری خیرهکننده از انفجارهای دهه ۶۰، از بیابانها تا فضا. در کنار این تصاویر، موسیقی سمفونیک و دراماتیک مستند، بهطرز paradoxical (متناقضنما) حس حماسی و وهمآلود را همزمان القا میکند؛ گویی انسان، از درون به موفقیت علمی خود میبالد، و همزمان از نتایجش وحشت دارد.
نگاهی بیقضاوت؛ اما عمیق
یکی از ویژگیهای تحسینبرانگیز «ترینیتی» پرهیز از قضاوت مستقیم است. مستند سعی نمیکند حق و باطل را به سادگی معرفی کند. بلکه با نشان دادن دادههای تاریخی، تنشهای اخلاقی و نتایج سیاسی، ذهن بیننده را درگیر پرسشهایی میکند که پاسخ روشنی ندارند. این بیطرفی هوشمندانه، از مستند صرفاً خبری یا تبلیغاتی، اثری تأملبرانگیز میسازد.
و در پایان، مستند پرسشی کلیدی را بیپاسخ میگذارد: آیا ما، امروز، درسهای ترینیتی را فراموش کردهایم؟